عشق توخالی
|
دست های یخ زده ام را رو به آفتاب میگیرم... سرخ میشوند ... خجالت میکشند... کسی جز تو گرمشان کند...
من که به هیچ دردی نمیخورم... این درد ها هستند که چپ و راست به من میخورند
به من گفت : "برو گورت رو گم کن..." و حالا هرروز با گریه به دنبال قبر من میگردد... کاش آرام پیش خودت و زیر زبانت میگفتی: "زبانم لال"
گاهی بی هوا دلم هوایت را میکند... هوای تو.... تویی که هیچ وقت هوایم را نداشتی...
بالاتر از سیاهی هم رنگی هست... مثل رنگ این روز های من...
بغض هایم را نگه میدارم... گاهی سبک نشوم سنگین ترم.!!.!!
اهااااااای مخاطب خاص.... می گفتند که هرچه شمارا خاص تر کنیم بی خاصیت تر می شوید.... باورم نمیشد!!!!اما حالا... . . . . . . می شووووووود....
مرا روی تختم ببندید سیگاری برایم روشن کنید.. تنهایم بگذارید هر چقدر هم نالیدم و فریاد زدم به سراغم نیایید... من دارم او را ترک میکنم...
اگر خدا 24 ساعت گناه رو آزاد میذاشت چه گناهی میکردی؟؟؟؟؟ صادقانه جواب بده...
دستانم را میگیری و میگویی گل یا پوچ؟؟؟ و من آهسته میگویم فقط دستانت.... |
About
خدایا خودت گفتی در دل های شکسته خانه داری شکسته قلب من جانا به عهد خود وفا کن......!!!!!
Home
|
تبادل لینک هوشمند 